رواج پدیده ازدواج دختران با مردان مسن | رشد «شوگرددی» و «شوگرمامی» در ایران
آمار ازدواجهایی با اختلاف سنی بالای ۱۵ سال خبر از افزایش شمار روابط به اصطلاح «شوگرددی» یا «شوگرمامی» در ایران میدهند.
سال گذشته ۱۹ هزار ۴۹۸ زن با مردانی ازدواج کردهاند که ۱۵ یا بیشتر از ۱۵ سال از آنها بزرگتر بودهاند.
همچنین ۵۵۳ نفر از مردان نیز با زنانی که بیشتر ۱۵ سال از آنها بزرگترند ازدواج کردهاند.
سال گذشته آمار طلاق بین زوجین با اختلاف سنی بالای ۱۵ سال نیز ۵ هزار و ۸۲۵ مورد بوده است.
شوگرها از چه زمانی آمدند؟
از اواسط دهه هفتاد بود که واژه «شوگر ددی» به دایره لغات مردم وارد شد. در آن زمان به مردانی که حاضر بودند با دختران کوچکتر از خود ارتباط برقرار کرده و از آنها به نوعی در برابر سوء استفاده جنسی حمایت مالی کنند، « شوگر ددی » میگفتند.در آن زمان بیشترین شوگر ددیها حاجی بازاریها بودند، اما کمکم این فرهنگ غلط گسترش یافت و در ابتدای دهه ۹۰ به امری عادی تبدیل شد. حال با وجود مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر این موضوع افزایش یافته و حتی دامنه آن به شوگر مامیها هم کشیده شده است. در این مورد پسران جوان و نوجوان از سوی زنان برای رسیدن به امیالشان استثمار شده و به نوعی به بردگی نوین گرفتار میشوند. این افراد برای رسیدن به پول حاضر هستند وارد رابطه با زنان شده و در ازای آن خرج ماهیانه خود را از آنها دریافت کنند.
آغاز از اواخر دههی ۷۰ :منصور اخلاقی پور، فعال اجتماعی درباره زوایای پنهان این پدیده در عصر حاضر میگوید: از اواخر دهه هفتاد پدیدهی شوگر ددی در ایران نیز باب شده است و با گذشت زمان این پدیده، گستردگی بیشتری یافته است که متأسفانه طی سالهای اخیر شاهد افزایش آسیب هستیم و این موضوع ارتباط نزدیکی با مسائل اقتصادی و تغییرات ارزشی در سطح اجتماع دارد. میل به جهش طبقاتیاین فعال اجتماعی با بیان اینکه البته نباید تمام این ازدواجهایی را که تحت عنوان شوگر ددی یا شوگر مامی رخ میدهد، ناشی از پدیده فقر دانست، تصریح کرد: گاهی اوقات ازآنجاییکه والدین قادر به تأمین مایحتاج و نیازهای فرزندان خود نیستند دخترانشان را راهی خانه بخت میکنند اما هستند دخترانی که مشکلی ندارند و جز طبقه متوسط به حساب میآیند اما میخواهند از سطح متوسط جهش پیدا کنند و در طبقه مرفه جای گیرند، از همین رو تن به پدیده شوگر ددی میدهند.ی در ادامه با اشاره به اینکه اخیراً در مقابل پدیده شوگر ددی با شوگر مامی مواجهیم که بیشتر از ثروت و درآمد زن، بحث روانی نیز در این قضیه دخیل است، اذعان داشت: مردها در ایران با ازدواج با شوگر مامیها از مزایای طبقهای بالاتر برخوردار میشوند اما اکثر دختران در ازدواج با افراد بسیار مسنتر از خود در همان طبقه متوقف میشوند.
تنوعطلبی :تغییرات ارزشی که در کف جامعه رخ داده، باعث شده است که دختران بخواهند یکشبه ره صدساله را بروند و با ازدواج با شوگر ددی ها به ارث فراوانی دست یابند و با فرزند آوری بتوانند ارث برندهای از خود بهجای گذارند که بعد از فوت این شوگر ددی صاحب مالومنال فراوانی شوند.
مشکلات عاطفی و شخصیتی ارتباط با شوگر ددی ها و شوگر مامی ها
محسن مرادیان نژاد، جامعه شناس نیز در مورد مشکلات عاطفی و شخصیتی ارتباط با شوگرها به جامعه ۲۴ گفت: معمولا افراد برای رفع خلاء مالی اقدام به ایجاد رابطه با افراد بزرگتر از خود میکنند و اصلا به موضوع ارتباط عاطفی فکر نمیکنند. در درصد کمی از ارتباطات شوگری خلاء عاطفی وجود ندارد و بیشتر این ارتباطات برای این ایجاد میشود که افراد نیازهای مالی خود را برطرف کنند. به احتمال بسیار زیاد طرف مقابل هم فقط به همین دلیل با دختران جوان ارتباط برقرار میکنند.
وی با اشاره به اینکه در روابطی که افراد از یکدیگر انتظاراتی دارند هیچ وقت مهر و محبت ایجاد نمیشود، تاکید کرد: متاسفانه خانوادهها روی نیازهای مالی و اجتماعی فرزندان خود نظارت کافی را ندارند و همین باعث میشود افراد به سمت این بروند که میخواهند با یک انتخاب اشتباه آینده خود را تباه کرده و جوانی خود را در مسیری غلط طی کنند.
به گفته مرادیاننژاد، افرادی که از آنها به عنوان شوگر یاد میشود کمبودهایی دارند که حاضر هستند برای رفع این کمبودها هزینه کنند، آنها نیازهای عاطفی و جنسی خود را از طریق پول به دست میآورند و برای همین تعهدی به فرد مقابل خود ندارند و هرلحظه امکان دارد او را رها کند و به سراغ زندگیاش برود. در این موقع است که فرد روبرو تمام زندگی گذشته خود را باخته دیده و با مشکلات روحی و روانی روبرو میشود.
از ازدواج سفید تا شوگرها؛ دلایل کاهش ازدواج چیست؟
کار و اشتغال، تأمین مسکن، تأمین مخارج ازدواج و خرید لوازم مورد نیاز و پرداخت مهریه از جمله دلایل اصلی برای کاهش ازدواج عنوان شده است.
یک جامعهشناس با اشاره به دلایل کاهش ازدواج و لزوم ارائه راهکار و فرهنگسازی برای مقابله با آن گفت: میتوان نمونههایی از خانوادههای موفق را به جوانان نشان داد و البته باید بخشی از واقعیت جامعه را نیز پذیرفت و خروج از قاعدهمندی را تحت نظر قرار داد.
حسن خدمتگزار، با اشاره به کاهش ازدواج در یک دهه گذشته اظهار کرد: دلایل کاهش ازدواج بر اساس ترتیب و اولویت نیستند اما میتوان به مواردی اشاره کرد. یکی از اصلیترین دلایل کاهش ازدواج، مسائل و مشکلات اقتصادی است.
وی افزود: کار و اشتغال، تأمین مسکن، تأمین مخارج ازدواج و خرید لوازم مورد نیاز و پرداخت مهریه از جمله دلایل اصلی برای کاهش ازدواج عنوان شده است.
عوامل خارجی و عوامل ذهنی؛ سد راه ازدواج جوانان
این جامعهشناس بیان کرد: تمایل به ادامه تحصیل در مقاطع عالی در تمام اقشار اجتماعی به ویژه در خانمها از دیگر دلایل کاهش ازدواج به ویژه در سالهای اخیر است.
وی با بیان اینکه علاوه بر عوامل خارجی، دلایل ذهنی و انگیزههایی نیز وجود دارند که منجر به کاهش ازدواج در میان جوانان شده است، افزود: مشاهده زندگی دیگران و دشواریهای آنها، مشاهده حجم طلاق و گسترش آن، تاثیر سلبریتیها و افراد مشهور هنری و... را میتوان از دیگر دلایل موثر در کاهش ازدواج دانست.
خدمتگزار با اشاره به اهمیت و کارکرد خانواده، بیان کرد: کارکرد خانواده سنتی شامل چند مورد اساسی از جمله تنظیم روابط جنسی، ادامه نسل، تامین نیازهای مادی و عاطفی، تامین امنیت، حمایت در شرایط دشوار و به ارمغان آوردن اعتبار اجتماعی برای افراد است.
وی افزود: در جهان مدرن، این کارکردها از خانواده گرفته شده است و افراد برای تامین نیازهای گفتهشده، آنها را در بیرون از خانواده جستوجو میکنند. مثلا اگر یک فرد سالها پیش ازدواج میکرد افراد خانواده و اقوام برای شروع زندگی به او کمک میکردند اما حالا این کمک به صورت وام و از طریق بانک صورت میگیرد.
رواج ازدواج سفید
وی با اشاره به اینکه یکی دیگر از کارکردهای خانواده رفع نیاز جنسی افراد است، گفت: افراد برای رفع نیازهای جنسی در کشورهای غربی، به نهادهایی که این خدمات را ارائه میدهند، مراجعه میکنند که این مساله منجر به ایجاد خانوادههای سفید شد. در جامعه ما نیز قطعا ازدواج سفید در جامعه رواج پیدا کرده است و اولین فردی که این مساله را مطرح و گوشزد کرد مسئول وقت دفتر نهاد مقام معظم رهبری بود.
پدیده شوگر ددی و شوگر مامی
این جامعهشناس ادامه داد: از این بدتر، امروزه، پدیده شوگر مامیها و شوگر ددیها رواج پیدا کرده است و در این پدیده، فضای اجتماعی جدیدی برای ارائه خدمات مالی و عاطفی جدید ایجاد شده است.
وی گفت: شوگر مامی حاضر است که نیازهای مادی یک پسر جوان را رفع کند تا او در کنارش قدم بزند و یا اعتبار کسب کند. شوگر ددیها نیز این گونه هستند. علیرغم اینکه در جامعه فکر میکنیم این مسائل وجود ندارد اما اگر فضای مجازی را ببینیم متوجه میشویم که چقدر برای رواج شوگر ددیها و شوگر مامیها فضا وجود دارد. در واقع اصطلاحات جدید و فرهنگ جدیدی میبینیم.
خدمتگزار با بیان اینکه درباره این پدیدهها آماری در دست نیست، گفت: در این زمینه آماری وجود ندارد اما میشود آنها را رصد کرد. بخشی از این را میتوان در فضای مجازی و واقعی دید اما این پدیده وجود دارد. در این خصوص زمینههای برآوردی اطلاعاتی وجود ندارد که البته طبیعی است زیرا مطرح کردن این مسائل باعث شکستن قبح آن میشود.
روزنامه شرق در مطلبی به قلم سیمین کاظمی، جامعه شناس درباره رواج این پدیده در جامعه ایرانی مینویسد:
شوگرمامی یا شوگرددی اصطلاحاتی هستند که اگرچه هنوز بهطور رسمی معادلی برای آنها ساخته نشده اما پدیدهای در روابط بین مردان و زنان است که بهخصوص در فضای مجازی تقریبا شناختهشده است. در ایران واکنش به چنین پدیدهای عمدتا یا در قالب طنز بوده یا مورد نکوهش و مذمت قرار گرفته است. دامنه واکنش به این پدیده به تولیدات سینمایی و سریالها و رسانهها هم کشیده شده که بازهم خارج از آن دو قالب طنز و ذم نیست. اما شکلگیری رابطهای که میان یک شخص میانسال/ مسن با فردی جوانتر از خودش که تفاوت سنیشان میتواند به اندازه والد و فرزند باشد، نیاز به تأمل و مداقه بیشتری دارد. دوستیابی شکرین پدیدهای است که در آن افراد مسنتر و از طبقه اجتماعی-اقتصادی بالاتر با افراد جوانتر که از طبقه اجتماعی-اقتصادی پایینتر هستند، رابطه برقرار میکنند. این رابطه متمرکز بر دو محور پول/قدرت و رابطه جنسی است و طی آن شخص مسنتر به اعتبار ثروتش، قدرت و توان آن را پیدا میکند که به رؤیاهایش جامه عمل بپوشاند و بر ممنوعیتهای اجتماعی رابطه با اشخاص جوانتر از خود فائق شود. در این مبادله طرف مسنتر در ازای رابطه جنسی/عاطفی طرف مقابل را که شخصی جوان و فقیر است، از نظر مالی حمایت میکند. طرف جوان رابطه، نیز برای رفع حوائج مالیاش به چنین رابطهای تن میدهد و از سایر ملزومات رابطه چشمپوشی میکند.
بدیهی است رابطه بین دو انسان اگر بنا بر اختیار و انتخاب آزادانه طرفین و رها از ملاحظات مادی باشد و در شرایط برابر شکل بگیرد، فارغ از ویژگیهای بیولوژیک طرفین قابل احترام است ولی چنین روابطی وقتی مبنای پولی پیدا میکند، شکلی از بهرهکشی و استثمار است که باید با آن مقابله کرد. از آنجا که در رابطه شکرین، عشق بهعنوان سنگ بنای رابطه میان مرد و زن حضور ندارد و هرکدام از طرفین برای دستیابی به خواسته یا نیازی شخصی و خودخواهانه و به شکلی حسابگرانه وارد چنین رابطهای میشوند، برخی محققان آن را بهعنوان صورتی از فحشا شناختهاند و درصدد شناسایی تبعات آن که بهرهکشی و خشونت جنسی مخصوصا برای دختران جوان است، برآمدهاند. برخی مطالعات از منظر روانشناختی نیز پذیرش رابطه شکرین را به ویژگیها و مشکلات روانی افراد نسبت میدهند.
چرا با پدیده شوگرددی و شوگرمامی مواجهیم؟
اما در مواجهه با روابط شکرین یک پرسش مهم این است که چه شرایط و بستر اجتماعی به شکلگیری این روابط منجر میشود. پاسخ این پرسش را میتوان با توجه به ماهیت روابط شکرین که تبادل پول و رابطه جنسی/عاطفی است، پیدا کرد و منطقی است که دو عامل شرایط اقتصادی نامطلوب و تغییرات اجتماعی را در ظهور روابط شکرین دخیل بدانیم. از یک طرف وقوع بحران اقتصادی که تبعات آن فقر و بیکاری هستند، بخش بزرگی از جامعه بهخصوص جوانان را تحت تأثیر قرار داده است و از طرف دیگر در جامعهای که در آن نابرابری و فقر گسترش یافته، همزمان ارزشهایی مانند موفقیتهای مادی، مادیگرایی و محوریت پول، دم غنیمتشماری، فرصتطلبی و زرنگی و ریاکاری ترویج میشود که ممکن است مسیر زندگی افراد را از صراط مستقیم مورد انتظار جامعه به مسیرهای دیگری تغییر دهد. علاوه بر اینها برخی پدیدههای اجتماعی مانند افزایش طلاق، بالارفتن سن ازدواج و تنهایی تحمیلی، کمترشدن نظارت اجتماعی در کلانشهرها و تسهیل روابط (بهویژه از طریق شبکههای مجازی) از جمله عواملی هستند که اجازه میدهد نیاز به رابطه برای افراد ایجاد شود و راههای نامتعارف برآوردن این نیاز فراختر و هموارتر شوند و بهاینترتیب افرادی در موقعیت شوگرددی و شوگرمامی قرار گیرند. مقارن با آن شرایط اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی و توزیع غیرعادلانه منابع و سرمایهها، موجب میشود جوانی که برای برآوردن حوائج مادیاش منبعی در اختیار ندارد، به تنها سرمایهاش، یعنی سرمایه بیولوژیک متوسل شود و با ورود به رابطه شکرین ناکامیهایش را جبران کند و بهاینترتیب در نقش شوگربیبی قرار گیرد.
اگرچه روابط شکرین اغلب بین مردان مسن و دختران جوان برقرار میشود اما در جامعه ایران بیشترین و شدیدترین واکنش به رابطه بین زنان میانسال/ مسن با مردان جوانتر از خودشان است. این واکنش شدیدتر، متکی به مفروضات مردسالارانهای است که رابطه قدرت میان دو جنس را بهطور نابرابر به نفع مردان تنظیم میکند. بر اساس مفروضات مردسالارانه مرد باید با زن کمسنوسالتر از خودش رابطه برقرار کند و بتواند نقش نانآور او را ایفا کند و بهاینترتیب بهراحتی بر زن اعمال قدرت کند. بر این اساس رابطهای که هرکدام از این قواعد را نقض کند، غیرقابلتحمل و محکوم است. علاوه بر این بر اساس همان هنجارهای مردسالارانه رابطه جنسی و عاطفی برای زنان بالاتر از سن باروری فاقد موضوعیت و مشروعیت است، درحالیکه برای مردان چنین روابطی تا دوران سالخوردگی عادی و طبیعی شمرده میشود. با این اوصاف اگر زن ثروتمند مسن با مرد جوان فقیر وارد رابطه ازدواج یا غیر آن شود، مورد نقد و نکوهش قرار میگیرد و واکنش به چنین رابطهای بهمراتب شدیدتر از واکنش به رابطه و ازدواج مردان مسن ثروتمند و قدرتمند با زنان جوان فقیر است. گو اینکه صورت دوم چون با مفروضات مردسالارانه هماهنگی دارد، کمتر جای چونوچرا باقی میگذارد و با تسامح بیشتری با آن برخورد میشود.
همانطورکه اشاره شد در فضای اجتماعی ایران بیشترین واکنش به شوگرمامیهاست و به جد و طنز بسیار از آن سخن میرود اما به نظر میرسد با توجه به موقعیت فرودست زنان در جامعه ایران درباره چنین پدیدهای اغراق شده است. در ایران با توجه به وضعیت اقتصادی زنان، نه شمار زنانی که بتوانند مخارج شخص دیگری را بپردازند چندان زیاد است و نه محدودیتها و الزامات اجتماعی جامعه مردسالار ایران اجازه میدهد که زنان بهراحتی وارد چنین شکلی از رابطه شوند. واقعیت این است که شوگرمامیها هرچند تعدادشان کم باشد ولی بیشتر از همتایان مردشان واکنش جامعه را برمیانگیزند، چون رابطه آنها با مردان جوان، نقض هنجارهای اجتماعی جامعه سنتی و مردسالار است و نقض این هنجارها توسط زنان کمتر تحمل میشود
راهکار چیست؟
وی ادامه داد: مهمترین موضوع، راهکار پیدا کردن برای دلایل کاهش ازدواج است اما چه کسی در این خصوص فرهنگسازی میکند؟ میتوان از رادیو، تلویزیون، رسانهها، منبرها، سازمان تبلیغات و دانشگاه برای صحبت در این مورد استفاده کرد. اگر قادر به حل بخشی از این مسائل باشیم، قطعا میتوان مسیر را پیدا کرد.
این جامعهشناس افزود: برای این کار میتوان نمونههایی از خانوادههای موفق را به جوانان نشان داد و البته باید بخشی از واقعیت جامعه را نیز پذیرفت و خروج از قاعدهمندی را تحت نظر قرار داد.
وی گفت: به عنوان مثال در یک زمانی آن قدر درباره اعتیاد و صحبت کردن درباره آن سخت گرفتیم که هیچ کس نمیتوانست اطلاعات لازم را به دست بیاورد و در نهایت باعث رواج آن شد و تبدیل به بیماری شد اما بعد از آن، فضایی برای ترک اعتیاد افراد و کمک کردن به آنها ایجاد و مسیر درمانی طی شد.